تجلی فقه در قانون مدنی- جلد اول؛ «تعهدات وکیل»

با عنایت به ضرورت بررسى «تعهّدات وکیل در قبال موکّل»، در تالیف حاضر سعى شده، به طور مفصّل و مبسوط، جوانب مختلف این موضوع طرح و مورد بحث قرارگیرد ابتدا، به طرح کلّیّاتى پیرامون واژه‏هاى تشکیل‌دهنده عنوان پرداخته و به لحاظ اینکه واژه‏هاى وکیل و موکّل، با انشاء و تحقّق «وکالت»، بار معنایى پیدا مى‏کند، پاره‏اى از ویژگی‌ها و خصایص کلّى عقد وکالت، که مرتبط با موضوع مورد بحث مى‏باشند، از
جمله: کیفیّت تحقّق وکالت، مقبولیّت ایجاب و قبول عملى، جواز تراخى قبولىِ وکیل از ایجاب، لزوم تنجیز وکالت و ابطال تعهّدات وکیل در وکالت معلّق در إنشاء، بر خلاف تعهّدات وى در وکالت معلّق در مُنشَاء و سپس ویژگی‌هاى موضوع مورد تعهّد وکیل (مورد وکالت)، به لحاظ اجتماع شرایط سه گانه: «معلوم بودن مورد وکالت، توانایى قانونى ـ شرعى موکّل به انجام آن و قابلیّت تفویض مورد وکالت»، بیان شده؛ که بر اساس آنها تعهّد وکیل به انجام مورد وکالتى که کاملاً مبهم و مجهول است، یا موکّل به واسطه معاذیر قانونى (چون بازداشت ملک) ممنوع از تصرّف و مداخله در آن بوده و یا در امور وجدانى مانند سوگند که قابل تفویض به غیر نمى‏باشد، باطل است؛ البتّه در صحت تعهّدات وکیل در مواردى چون توکیل‏در اقرار و حیازت مباحات، اختلاف نظر وجود دارد که در جاى خود بیان مى‏شود.

همچنین به لحاظ ارتباط مستقیم کیفیّت انشاء وکالت با میزان تعهّد و دامنه اختیارات وکیل، تعهّدات وى در اقسام وکالت، با توجّه به تمایز وکالت عام و مطلق بیان و بررسى گردیده است (اگرچه ق.م. در این زمینه تفاوتى قائل نشده و ظاهراً وکالت عام را أعمّ از وکالت مطلق مى‏داند.)

«تعهّدات اصلى وکیل، در قبال موکّل» به ترتیب عبارتند از: «تعهّد وکیل به انجام موردوکالت»، «تعهّد وکیل به رعایت مصلحت موکّل»، و «تعهّد وى به تقدیم حساب دوران وکالت»…

مطالعه ۳۵ صفحه آغازین کتاب

ریال 1,550,000

18 افرادی که هم اکنون این محصول را بازدید می کنند

فهرست عناوین

…«وکالت» در یک بینش عرفى ـ محاوره‏اى، پدیده‏اى است اجتماعى، که در روابط حقوقى افراد، بار معنایى پیدا مى‏کند؛ ولى با دیدى وسیع‏تر و دیدگاهى هستى‌شکاف و باطن‌بین، وکالت مفهومى است، که در بین همه پدیده‏ها، به نوعى محقّق شده، و در بین مراتب هستى، به گونه‏هاى متفاوت، جلوه‏گر است؛ و در هر نشئه‏اى برحسب آن نشئه، و بنا به مقتضیات همان عالم، تفسیرمى‏گردد. اگر عدالت را «وَضعُ‏الشّى‏ء فى موضعه» معنى کنیم؛ وکالت، به معناى استفاده از وسیله‏اى براى تحقّق این معناست؛ و از آنجا که شریعت، نقشه تنزّل یافته حقیقت است؛ و عالم تشریع، مثال و تمثالى أعلى براى عالم تکوین، همه حقایق شرعیّه داراى اسرار تکوینیّه‏اند؛ و همچنان که در عالم هستى، مادر، وکالت پرورش فرزندش را از موکّل حقیقى، یعنى «ربُ‏العالمین» دریافت مى‏دارد؛ وابر و باران به وکالتِ إنباتِ نباتات از سوى ربّ کائنات برگزیده شده‏اند و …، «وکیل» نیز دادگر عالم امکان است و تثبیت کننده حق. هنگامى که از یک فراز متعالى، با چنین دیدگاهى، به احکام شریعت بنگریم، مفاهیم فقهى وحقوقى با اسرار عالم وجود پیوند مى‏خورد و تلألو هاله‏اى از نور حکمت، بر گِرد آنها، در تماشاگه آنان که کُحل بصیرت، بر دیدگانشان کشیده‏اند، هویدا مى‏شود. کسى که در جایگاه رفیع وکالت قرارمى‏گیرد، تا به إحقاق برخاسته، و عدل و قسطى را اقامه کند، در حقیقت وکالتنامه خود را نه از دستِ کسى که مى‏خواهد به دفاع از او برخیزد، بلکه از دستان پر شفقّت «موکّل بزرگ» دریافت مى‏دارد؛چنین شخصى اگر بخواهد در صراط مستقیم به اقامه عدل برخیزد، نخست باید عدل را در معرفتِ منزلتِ خویش، احراز کند، و احراز آن منوط به شناخت وظائف و تعهّدات وکیل و عمل بدانهاست…

شناسنامه اثر

چاپ

اول

سال نشر

1392

شابك

978-600-214-341-9

نویسنده

دکتر نرگس ایزدی

صفحات ما در شبکه های اجتماعی