فلسفه اقتصاد اسلامی

در حال حاضر این تفکر بر محافل آکادمیک سیطره یافته است که علم اقتصاد نئوکلاسیکی مدرن یک دانش عینی جهانشمول با ارزش­های مورد قبول همگان است. ولی آیا به واقع چنین ادعایی صحیح است؟ علم اقتصاد نئوکلاسیکی نه دانشی جهانشمول و فراگیر است و نه مبتنی بر ارزش­های همگانی. چارچوب اقتصادی متعارف مبتنی بر جهان­بینی و ارزش­های غربی است و از فهم و تحلیل ساختارهای اجتماعی با جهان­بینی، ارزش­ها، اخلاقیات و فرهنگ متفاوت ناتوان است.

 

مطالعه ۳۵ صفحه آغازین کتاب

ریال 3,700,000

20 افرادی که هم اکنون این محصول را بازدید می کنند

فهرست عناوین

فلسفه اقتصاد اسلامی :آنچه نگران‌کننده است این است که به کارگیری این چارچوب اقتصادی و توصیه­ های سیاستی و عملکردی آن در یک بستر فرهنگی متفاوت، منجر به تخریب ارزش­ها و اخلاقیات آن فرهنگ متفاوت می­گردد. به عنوان نمونه، در اثر آموزه­های اقتصاد نئوکلاسیکی چنین القا شده است که «بازار آزاد» کارآ و عادلانه عمل می­کند و نتیجه آن هر چه باشد عادلانه است.

فلسفه اقتصاد اسلامی

این در حالی است که عملاً بدلیل توزیع ناعادلانه اولیه مالکیت ثروت و سرمایه تولیدی، بازار آزاد به بهانه افزایش کارآیی منجر به عمیق­تر شدن شکاف طبقاتی و گسترش بی­عدالتی در کشورهایی شده است که آرمان عدالت و مواسات غایتی اجتماعی برای ایشان بوده است. مادامی که بازار آزاد به رغم منابع عظیم طبیعی، انسانی و تکنولوژیک جهان، منجر به ریشه­کن نمودن فقر قشر وسیعی از جمعیت جهان نشده است، کارآیی آن (و البته نه کارآیی به معنای پارتویی بلکه در معنای دینی آن) محل تأمل است.

این­جاست

این­جاست که ضرورت پی­ریزی پارادایمی جدید مبتنی بر مبانی اسلامی برای آنانی که به حفظ جهان­بینی و ارزش­های دینی اهتمام دارند آشکار می­گردد. دانشی که در این پارادایم شکل می­گیرد رویکردی بنیاناً متفاوت به واقعیت اقتصادی خواهد داشت و تجویزات متفاوتی خواهد داشت و آثار متفاوتی به جا خواهد گذاشت. متأسفانه باید گفت که چنین رویکردی مورد اهتمام جدی واقع نشده است.

اقتصاد

اقتصاد اسلامی از بدو شکل­گیری تا کنون در سه مسیر مجزا توسعه یافته است:

  1. مسیر اول به نظام اقتصادی اسلام اهتمام داشته است و اقتصاد اسلامی را به عنوان یک نظام ایده­آل سیاسی اجتماعی مبتنی بر جهان­بینی الهی که در تضاد با نظام­های مادی سرمایه­داری و سوسیالیسم قرار دارد در نظر گرفته است.
  2. مسیر دوم به فرآیند اسلامی­سازی اقتصاد متعارف اهتمام داشته است. این نگرش پوزیتیویستی به اقتصاد با پذیرش جهانشمولی اقتصاد متعارف صرفاً با اعمال تغییراتی صوری از قبیل تغییر اصطلاحات (سود به جای بهره و …) اقدام به اسلامی­سازی نظریات غربی نموده است.
  3. مسیر سوم بدنبال پی­ریزی یک رویکرد جدید فلسفی و بنیاناً متفاوت به دانش اقتصادی بوده است.

شناسنامه اثر

وزن 580 گرم
نویسنده

دکتر حسين عيوضلو

,

سيد عقيل حسيني

چاپ

اول

سال نشر

1390

شابك

9786002140562

صفحات ما در شبکه های اجتماعی