نقد روان؛ فلسفه‌ی پول و پایه‌ طلا در ادبیات فارسی و انگلیسی

در فصل نخست پیرامون غزلیات مولانا بیان می‌شود که جنبه‌های عرفانی و دینی در شعر او با استعاره‌های اقتصادی همراهند و پول و گنج و غیره واژگانی کثیف نیستند. در حافظ نه تنها وجه تسمیه‌ی کتاب توضیح داده می‌شود و ارتباطی تنگاتنگ میان نقد (تأویل) و نقد (پول) برقرار می‌گردد، بلکه روش تحقیقمان که همان «نقد اقتصادی نو» باشد بیشتر به خوانندگان معرفی می‌شود. اگرچه رویکردمان در اینجا همانند نخستین فصل است اما به جنبه‌هایی متفاوت نظاره می‌کنیم. در پوند که آغازگر «قسط» دوم کتاب است بحث پول به طور آگاهانه و حرفه‌ای پیگیری می‌شود، به طوری که او حتی نویسندگان بی‌توجه به این امور را طرد می‌نماید. در اینجا پول هم محتوایی، هم قالبی و هم نظری در شعر جای دارد. در سیسن آن روی سکه دیده می‌شود و پول عامل انحطاط می‌گردد، یعنی در مقابل دید پوند که عوامل اقتصادی را برای ادبیات و هنر مفید می‌دانست، سیسن آن را مخرب و مضر می‌دید. اگرچه، پوند نیز اقتصاد فاسد را که دربرگیرنده رباخواری باشد برای شعر و شاعری همچون سمی مهلک می‌پنداشت، اما گویا سیسن به نابودکنندگی پول به هر نحوی که باشد اعتقاد داشته است. در فصل پایانی هم نقطه نظر ساختارشکنانه کُک را مطالعه می‌کنیم که در آن مفاهیم و واژگان پیشرفته اقتصادی با شیوه‌ای عجیب و البته جالب توجه، ساده و البته ژرف، و ادبی و البته پولی هویدا می‌گردند.

امیدواریم توانسته باشیم در کنار معرفی این روش نقد جدید و ناشناخته به خواننده‌ی ایرانی، نگاهی نو و قابل تأمل به اشعار بلند ادبیات فارسی داشته باشیم و این رویکرد را با عمق بیشتری در قالب ادبیات غرب به طور عام و ادبیات انگلیسی به طور خاص به مخاطبانمان بشناسانیم.

مطالعه ۳۵ صفحه آغازین کتاب

ریال 2,300,000

12 افرادی که هم اکنون این محصول را بازدید می کنند

فهرست عناوین

پول و سرمایه یکی از بزرگ‌ترین تناقض نماهای متون دینی جهان است. منظور از تناقض نما آن است که در ظاهر و با دیدی سطحی نمی‌توان در میان بیانات ژرف الهی توازن و تعادلی یافت، اما نتیجه‌ی نگاه پژوهشگری و عمیق به این کلام قطعاً متفاوت خواهد بود. در متون دینی همواره پول و امور مادی از یک طرف منشأ همه شرور و از سویی دیگر مایه‌ی سعادت و آرامش خوانده می‌شوند. در قرآن کلمه‌ی «مال» و جمع آن «اموال» یا برای گمراهی خود فرد (توبه ۲۴)، یا بر ثروتی بد و برای گمراهی دیگران همانند اموال فرعون برای اغوای مردم (یونس ۸۸)، یا برای فخرفروشی و تبختر (سبأ ۳۵)، یا متصل به ربا، رشوه و مفاسد مشابه (بقره ۱۸۸؛ روم ۳۹)، و یا از آنِ یتیم و حق‌الناس (نساء ۱۰؛ توبه ۳۴) می‌باشد. در هر صورت «مال» یا برای فرد نیست و یا بدشگون است.

اگرچه در سوی دیگر، همین کلمه مایه‌ی قوام زندگی مؤمنین معرفی می‌شود، اما با مسئولیت همراه است: «اموالتان را که خدا قوام و برپایی ]زندگى[ شما گردانیده به سبک مغزان ندهید، ولى آنان را از درآمد آن بخورانید و لباس بپوشانید و با آنان به صورت شایسته و پسندیده سخن گویید» (نساء ۵). و یا بهترین تصویر از مال دنیا در این آیه بیان می‌گردد که با خود باز هم وظیفه‌ای را به همراه دارد: «و مثَل کسانى که اموالشان را براى طلب خشنودی خدا و استوار کردن نفوسشان ]بر حقایق ایمانی و فضایل اخلاقی[ انفاق مى‏کنند، مانند بوستانى است در جایی بلند که بارانى تند به آن برسد، در نتیجه میوه‌اش را دو چندان بدهد، و اگر باران تندی به آن نرسد باران ملایمى برسد
]و آن برای شادابی و محصول دادنش کافی است[ و خدا به آنچه انجام می‌دهید، بیناست» (بقره ۲۶۵). چکیده‌ی مفهومی این دو آیه در موارد بسیار دیگری نیز به چشم می‌خورد: «و در اموالشان حقى براى سائل تهیدست و محروم از معیشت بود» (ذاریات ۱۹؛ شبیه به معارج ۲۴). در واقع، در کنار مالی که از آن فرد نیست و خداوند به او می‌بخشد رعایت مستحقان و مستمندان بر عهده‌ی وی گذارده می‌شود. این تکلیف با امتحان حتی سخت‌تر هم می‌شود (آل عمران ۱۸۶؛ تغابن ۱۵). مجموع این توصیفات تصویری از دشواری داشتن مال برای ما تداعی می‌کند.

شناسنامه اثر

چاپ

اول

سال نشر

1392

شابك

978-965-112-904-9

نویسنده

دکتر علیرضا جعفری و دکتر مهدی شفیعیان

صفحات ما در شبکه های اجتماعی