والعصر

هستی شناسی در ادوار مختلف تاریخی زمینه ساز تفکر فلسفی گردیده است. مبانی اندیشه­ایی متفاوت، در پاسخ به سوال از هستی شناسی، به سنت­های اندیشه­ایی مختلفی تبدیل شده، هویت خود را ساخته و بر این اساس ساحت تمدنی خود را به گونه­های مختلفی بنیان نهاده ­است. تورق تاریخ مکتوب بشر به روایت تاریخنگاران غربی و تقریر قرآن کریم از جوامع انسانی به خاک رفته، هرچند تقابلی جدی در نوع بیان محتوای گذشته­ی انسانی دارند اما نکته­ی مشترک آنها را باید در بیان وجود تمدن‌های مختلف به هر روایت دانست.

 

مطالعه ۳۵ صفحه آغازین کتاب

دسته ها: برچسب ها:

ریال 1,000,000

17 افرادی که هم اکنون این محصول را بازدید می کنند

فهرست عناوین

والعصر:این سنت اندیشه­ای- کارکردی ادامه خواهد داشت و بر این اساس مبانی اندیشه­ای متفاوت، ساحات مختلفی از تمدن را به وجود خواهند آورد؛ تا آن زمان که یگانه مبنای اندیشه­ای توحیدمحور بر عقول بشر مستولی گشته و ساحت مشترکی از تمدن به وجود آید.

والعصر

بر این قاعده انقلاب اسلامی و نوع پاسخ به هستی­شناسی در آن، ما را به ساحتی از تعریف هویتمان، و بر اساس آن تمدن سازی رهنمون می­دارد که با تمدن حاکم مرسوم در تضاد اندیشه­ایی و کارکردی قرار می­گیرد. وصول به ساحت تمدنی انقلاب اسلامی، نیازمند طی مراحلی است که طی این مراحل زمینه ساز بنیان نهادن حکمت عملی بر حکمت نظری این نظام اندیشه­ایی خواهد بود.

فهم

در اولین گام فهم این مبانی اندیشه­ای ریشه در فهم  اندیشه­های اسلامی به نظام مفهومی اسلام ناب دارد؛ نظام مفهومی که حضرت امام قدس سره بر اساس اصول اسلام محمدی صل الله علیه و آله اقامه نمود و در مقابل آن مفهوم اسلام آمریکایی را در تضاد با اندیشه­های اسلامی به جوامع مسلمان شناساند. البته که چنین شناختی از اسلام در گام اول تنها به منزله­ بیان کننده­ی شاخصه­ی هویتیمان است و به تنهایی توانی در اقامه این اصول هویتی نخواهد داشت.

مقام

در واقع در این مقام به این پرسش خواهیم رسید که علت عدم پایبندی به اصول هویتی اسلام نابمان چیست؟ پاسخ این سوال ما را در مقام دوم قرار خواهد داد. مقامی که در آن به بررسی جایگاه اکنونی خود در تاریخ، که زمینه ساز تکون هویت اکنونیمان شده است پرداخته خواهد شد. در این مقام است که اصول هویتی محقق بر ساحت وجودیمان را در تضاد با اصول هویتی اسلام نابمان خواهیم یافت و این صحنه، تصویر تضاد حکمت نظری و حکمت عملی در اعلی درجه آن و درک ناخودآگاه ضمیرمان و در واقع خودآگاهی به حکمت نظری واقعمان خواهد بود.(دقت شود) این سطح از فهم، زمینه ساز ورود به مقام ثالث از تمدن سازی اسلامی است.

تحلیل

در این مقام به تحلیل اصول حکمت نظری اکنونیمان، در تاریخ اندیشه خواهیم پرداخت؛ و زوایای اندیشه­ی اندیشمندان در گذار تاریخ را جهت فهم مبانی این اصول حاکم بر ساحت تمدنی اکنونیمان به کنکاش گذارده و ریشه این اصول را در زوایای پنهان روابط فردی و اجتماعی خود علی الخصوص علم به عنوان ابر ابزار تمدن‌ساز به تصویر خواهیم کشاند. پس از این مقام، حیرت از تضاد اصول نظری حاکم بر روابط اکنونیمان با اصول نظری بایدیمان ما را علی القاعده به پرسشی متفاوت سوق خواهد داد.

عبارت

پرسشی به این عبارت که: چه باید کرد؟ تفاوت این پرسش را باید در دونکته اصلی خلاصه نمود: اول آنکه این پرسش آغاز حرکت به سمت ایجاب ساخت تمدن اسلامی بر پایه­ی اندیشه‌ی اسلام ناب بریافته از نوع هستی شناسی انقلاب اسلامی است و دو دیگر آنکه سائل این پرسش پس از طی مراحل قبل، در مقامی فرا امکان اندیشه­ای نسبت به هویت اکنونی خود قرار گرفته و برای برکندن این هویت از ساحت فرهنگی، تفکری و تمدنی، و جایگزینی امکان اندیشه‌ی بایدیش، دیگر در نظام مفهومی هویت حاکم بر ابعاد وجودش گمراهانه تلاش بیهوده نخواهد کرد و پاسخ ایجابی خود را در امکان اندیشه­ای دیگری باید جستجو نماید.

شناسنامه اثر

نویسنده

بسيج دانشجويی دانشگاه امام صادق(علیه السلام)

چاپ

اول

سال نشر

1391

شابك

9786002142412

صفحات ما در شبکه های اجتماعی