اقتصاد نهادگرا «مطالعه يک سنت هترودوکس دربرابر ارتدکس اقتصادي»

اقتصاد نهادگرا: به‌طور منطقي از مطالعه‌اي که به بررسي اقتصاد مرسوم مي‌پردازد انتظار مي‌رود که بيش از هرچيز به بررسي ماهيت و نقش روش‌شناسي اقصاد مرسوم بپردازد و تأثير آن را بر عمل اقتصادي (مطالعات اقتصادي)نشان دهد.

اما درک اقتصاد مرسوم از ماهيت و نقش روش‌شناسي در حال تغيير و تحول است. علاوه بر اين، اقتصاد مرسوم عملاً مستقل از تحليل‌هاي صريح روش‌شناختي تکامل يافته است.

با وجود اين، تفکرات جديد روش‌شناسان مي‌تواند به خوبي منجر به گسترش پيوندي تنگاتنگ‌تر بين روش‌شناسي و مطالعات اقتصادي شود. نظريه‌پردازان نيز در حال تأمل بر روي تغييرات روش‌شناختي پرمغز و پرمحتوا هستند.

بنابراين، اکنون زمان خوبي براي ارزيابي گذشته و مشخص ساختن جهت تغيير و دلالت‌هاي آن براي آيندة اقتصاد مرسوم است.

بايد تأکيد شود که در اينجا تمرکز ما بر روي اقتصاد مرسوم است. بحث‌هاي روش‌شناختي همواره جزء مهم و ضروري ديگر رويکردهاي اقتصادي بوده‌اند. براي مثال، رابينسون (1979، بخش اول) و کالدور (1985، سخنراني I) در تبيين مباني رويکرد نظري‌شان به صراحت وارد موضوعات روش‌شناختي مي‌شوند. شايد چون اين استدلال‌ها در دل نظريه‌ها هستند، در نتيجه کمتر به‌عنوان کمک به حوزه روش‌شناسي در نظر گرفته شده‌اند.

ریال 7,400,000

17 افرادی که هم اکنون این محصول را بازدید می کنند

فهرست عناوین

اقتصاد نهادگرا«مطالعه يک سنت هترودوکس دربرابر ارتدکس اقتصادي»

اقتصاد نهادگرا«مطالعه يک سنت هترودوکس دربرابر ارتدکس اقتصادي» : به‌طور منطقي از مطالعه‌اي که به بررسي اقتصاد مرسوم مي‌پردازد انتظار مي‌رود که بيش از هرچيز به بررسي ماهيت و نقش روش‌شناسي اقصاد مرسوم بپردازد و تأثير آن را بر عمل اقتصادي (مطالعات اقتصادي)نشان دهد.

درک اقتصاد

اما درک اقتصاد مرسوم از ماهيت و نقش روش‌شناسي در حال تغيير و تحول است. علاوه بر اين، اقتصاد مرسوم عملاً مستقل از تحليل‌هاي صريح روش‌شناختي تکامل يافته است.

روش‌شناسي و مطالعات اقتصادي

با وجود اين، تفکرات جديد روش‌شناسان مي‌تواند به خوبي منجر به گسترش پيوندي تنگاتنگ‌تر بين روش‌شناسي و مطالعات اقتصادي شود. نظريه‌پردازان نيز در حال تأمل بر روي تغييرات روش‌شناختي پرمغز و پرمحتوا هستند.

ارزيابي گذشته و مشخص ساختن

بنابراين، اکنون زمان خوبي براي ارزيابي گذشته و مشخص ساختن جهت تغيير و دلالت‌هاي آن براي آيندة اقتصاد مرسوم است.

 

بايد تأکيد شود که در اينجا تمرکز ما بر روي اقتصاد مرسوم است. بحث‌هاي روش‌شناختي همواره جزء مهم و ضروري ديگر رويکردهاي اقتصادي بوده‌اند. براي مثال، رابينسون (1979، بخش اول) و کالدور (1985، سخنراني I) در تبيين مباني رويکرد نظري‌شان به صراحت وارد موضوعات روش‌شناختي مي‌شوند. شايد چون اين استدلال‌ها در دل نظريه‌ها هستند، در نتيجه کمتر به‌عنوان کمک به حوزه روش‌شناسي در نظر گرفته شده‌اند.

شناسنامه اثر

نویسنده

محمود مشهدي احمد

سال نشر

1393

چاپ

چاپ اول

شابك

9786002144683

صفحات ما در شبکه های اجتماعی